دیدگاه: «ترامپ و وعده صلح»

این مقاله به قلم خسرو سمنانی و امیر سلطانی در نشریه دزرت نیوز (Deseret News) منتشر شده است. برگردان آن را در ادامه می‌خوانید.

رئیس جمهور دونالد ترامپ، شاید تنها فردی باشد که میان ایران، اسرائیل و جنگی آخرالزمانی با ابعادی اساطیری، ایستاده است. در آغاز چنین جنگی، حمله به تأسیسات هسته‌ای می‌تواند جمعیت‌های گسترده‌ای را در معرض گازهای سمی و مواد رادیواکتیو قرار دهد. فجایع هسته‌ای مرز نمی‌شناسند؛ فقط کافی است چرنوبیل و فوکوشیما را در ابعاد بزرگ‌تر تصور کنیم.

رئیس جمهور ترامپ در یک کنفرانس خبری در اواخر ماه مه تأیید کرد که از بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، خواسته تا حملات نظامی علیه ایران را به تعویق بیندازد. او با اشاره به پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای، هرگونه حمله در این مقطع را «کاملاً نامناسب» توصیف کرد.

نمی‌توان گفت که مخالفت ترامپ با جنگ و انزجار اخلاقی‌اش از خونریزی، بی‌پایه و اساس است. او در مصاحبه‌ای با مجله اسکوایر در آگوست ۲۰۰۴، یک سال پس از حمله به عراق، گفته بود:

«هدف از کل این ماجرا چه بود؟ صدها جوان کشته شدند. آن‌هایی که با دست و پای قطع‌شده برگشتند را فراموش نکنیم. طرف مقابل هم جای خودش. همه آن بچه‌های عراقی که تکه‌تکه شدند. و در نهایت معلوم شد که همه دلایل برای جنگ کاملاً غلط بودند. همه اینها برای هیچ!»

همین حس بی‌زاری از جنگ در رویکرد ترامپ نسبت به توافق هسته‌ای با ایران نیز دیده می‌شود. او اگرچه حمله نظامی را به عنوان آخرین گزینه رد نمی‌کند، اما به گفته خودش ترجیح می‌دهد توافقی به دست آید که نظارت کامل را ممکن کند و جلوی دستیابی ایران به بمب اتمی را بگیرد.

او در این زمینه گفته است: «من توافقی می‌خواهم که خیلی قوی باشد. جوری که بازرسان بتوانند هر جا را بخواهند بررسی کنند، هر چیزی را که لازم باشد نابود کنند، ولی کسی کشته نشود. بشود یک آزمایشگاه را منفجر کرد، بدون اینکه کسی داخل آن باشد، نه اینکه همه داخل آزمایشگاه باشند و آن را منفجر کنیم.»

ای‌کاش رهبران ایران و اسرائیل هم به اندازه ترامپ درباره تبعات انسانی و پیامدهای تاریخی حمله به سایت‌های هسته‌ای نگران بودند.

در مطالعه‌ای تحت عنوان «قمار هسته‌ای آیت‌الله: هزینه انسانی حملات نظامی» که توسط سازمان «امید برای ایران» و مؤسسه هینکلی منتشر شد، نسبت به تبعات چنین حملاتی هشدار داده شد. بر اساس داده‌های موجود، تخمین زده شده که بین ۷۰۰۰ تا ۱۱۰۰۰ نفر - از جمله دانشمندان، کارکنان و نیروهای نظامی - در تأسیسات هسته‌ای ایران بلافاصله کشته یا زخمی خواهند شد. اگر تنها ۵٪ از ۳۷۱ تن اورانیوم هگزا فلوراید موجود در سایت اصفهان به هوا پراکنده شود، با وزش بادی به سرعت ۱۵ کیلومتر در ساعت، در عرض تنها یک ساعت، حدود ۲۴۰ هزار نفر از ساکنان اصفهان در معرض آلودگی قرار خواهند گرفت. در این گزارش آمده است که آلودگی گسترده هوا، آب و خاک ناشی از چنین حملاتی «بلافاصله، عظیم و در بیشتر موارد، غیرقابل بازگشت» خواهد بود.

اثرات منطقه‌ای نیز فاجعه‌بار خواهند بود. نخست‌وزیر قطر، شیخ محمد، در گفت‌وگویی با تاکر کارلسون هشدار داد که حمله به نیروگاه بوشهر می‌تواند آب خلیج فارس را «کاملاً آلوده» کند و زندگی در همه کشورهای منطقه را تهدید کند: «نه آبی، نه ماهی‌ای... هیچ چیز. هیچ حیاتی!»

اسرائیل نیز در خطر است. به گزارش جروزالم پست در دسامبر ۲۰۲۱، جمهوری اسلامی مدعی شد که حمله‌ای شبیه‌سازی‌شده به تأسیسات دیمونا را با استفاده از ۱۶ موشک بالستیک و ۵ پهپاد انتحاری انجام داده است.

بنت رامبرگ، مقام پیشین وزارت خارجه آمریکا، در مطالعه‌ای هشدار داد که حمله موفق به راکتور دیمونا می‌تواند مانند انفجار یک بمب رادیولوژیک عظیم یا «بمب کثیف» عمل کند. او تأکید کرد که پیامدهای اقتصادی، جابه‌جایی جمعیت و آسیب‌های روانی آنی و بلندمدت چنین حادثه‌ای می‌تواند گسترده و شدید باشد.

در یک سخنرانی مهم در ریاض در ۱۳ مه ۲۰۲۵، دونالد ترامپ به ایران، اسرائیل و سایر بازیگران منطقه پیشنهاد یک «خروج اضطراری» داد. او با انتقاد از مداخلات فاجعه‌بار غرب در افغانستان و عراق و توهم نوسازی جهان توسط نومحافظه‌کاران، وعده آغاز دوره‌ای جدید از صلح و شکوفایی مبتنی بر واقع‌گرایی و منافع اقتصادی را داد.

او گفت «در برابر چشمان ما، نسلی تازه از رهبران در حال پشت‌سر گذاشتن منازعات کهنه و شکاف‌های فرسوده گذشته است. آن‌ها آینده‌ای را رقم می‌زنند که در آن، خاورمیانه با تجارت تعریف می‌شود نه با آشوب؛ جایی که فناوری صادر می‌شود نه ترور؛ و مردم با ملیت‌ها و مذاهب گوناگون در کنار هم شهر می‌سازند، نه اینکه یکدیگر را بمباران کنند.»

شاید دونالد ترامپ هرگز برنده جایزه نوبل صلح نشود. او اما موفق شده تخیل مردم ایران و اسرائیل را که تشنه پایان جنگ‌ها هستند، تسخیر کند. ایرانیانی که گروگان ایدئولوژی مرگ و شهادت‌اند، از ترامپ می‌خواهند که صلح و رفاه را در اولویت قرار دهد. اکنون که اعتصاب رانندگان در بیش از ۱۵۰ شهر ایران گسترش یافته، ملت ایران آماده‌اند که به توافقی گسترده‌تر بله بگویند؛ توافقی که به آن‌ها اجازه دهد حاکمیت، امنیت، دموکراسی و عزت از‌دست‌رفته خود را بازپس بگیرند.

همان‌گونه که مارکو روبیو وزیر خارجه ایالات متحده بارها تکرار کرده است، مردم ایران دوستان و شرکای واقعی ما هستند. آن‌ها کلید صلح و ثبات منطقه را در دست دارند که می‌تواند جان‌های بیگناه اسرائیلی‌ها و فلسطینیان را حفظ کند؛ نه روحانیون افراطی شیعه‌ای که در پی جنگ و نابودی‌اند.

*خسرو سمنانی، صنعتگر، فعال اجتماعی و نیکوکار ایرانی‌-آمریکایی و نویسنده کتاب «نفت من کجاست؟ فساد در بخش نفت و گاز ایران» است. امیر سلطانی نیز فعال حقوق بشر و نویسنده رمان گرافیکی «بهشت زهرا» درباره اعتراضات سال ۲۰۰۹ ایران است.

*نظرات و دیدگاه‌های مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب‌دهنده موضع صدای آمریکا نیست